دیکشنری
داستان آبیدیک
Westernmost
wɛstəɹnmost
فارسی
1
عمومی
::
واقع در منتهی الیه غرب، غربی ترین
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
WESTBOUND
WESTEL TECHNOLOGY
WESTER
WESTERGAARD ADDED MASS MODEL
WESTERING
WESTERLY
WESTERN
WESTERN ABSOLUTISM
WESTERN HEMISPHERE
WESTERN SAHARA
WESTERN SYDNEY UNIVERSITY LIBRARY
WESTERN TRACE
WESTERNER
WESTERNIZATION
WESTERNIZE
WESTERNMOST
WESTMINSTER CONFESSION OF FAITH
WESTMINSTER LARGER CATECHISM
WESTMINSTER SHORTER CATECHISM
WESTPHALIA TREATY
WESTPHALIAN HAM
WESTPHALIAN STATE SYSTEM
WESTWARD
WESTWARD EXPANSION
WESTWARDS
WET
WET BAR
WET BEHIND THE EARS
WET BLANKET
WET BLUB THERMOMETER
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید