Windbound

wɪndba͡ʊnd


فارسی

1 عمومی:: متوقف‌ در اثر باد، (دن‌) باد مخالف‌، گرفتار باد

شبکه مترجمین ایران


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code