دیکشنری
داستان آبیدیک
Wizen
wəzən
فارسی
1
عمومی
::
چروك، پژمردهیا پلاسیده، خشكیده، لاغر
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
WITTINESS
WITTING
WITTINGLY
WITTOL
WITTY
WIVE
WIVES
WIZARD
WIZARD RANGED CRITICAL RATE +0%
WIZARDRY
WIZARD'S CAPE
WIZARD'S ORB
WIZARD'S SCEPTER
WIZARD'S SHIELD
WIZARDY
WIZEN
WIZIER
WM
WMD (WEAPON OF MASS DESTRUCTION)
WO OR WHOA
WOAD
WOBBLE
WOBBLE ABOUT
WOBBLER
WOBBLY
WODEN
WOE
WOE BE TO
WOE BETIDE THEE
WOE IS ME
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید