دیکشنری
داستان آبیدیک
Wort
wɔɹt
فارسی
1
عمومی
::
گیاه خیسانده كه هنوز تخمیر نشده، مخمر ابجو
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
WORSE AND WORSE
WORSE FOR WEAR
WORSEN
WORSHIP
WORSHIP AS
WORSHIP THE GROUND SOMEONE WALKS ON
WORSHIP THE GROUND WALKS ON
WORSHIPFUL
WORSHIPLESS
WORSHIPPER
WORST
WORST CASE EXECUTION TIME
WORST CASE SCENARIO
WORST OF
WORSTED
WORT
WORTH
WORTH A KINGS RANSOM
WORTH ITS WEIGHT IN GOLD
WORTH OF A THING IS WHAT IT WILL BRING
WORTH ONE'S WEIGHT IN GOLD
WORTH ONE'S WHILE
WORTH SALT
WORTH WHILE
WORTHFUL
WORTHILY
WORTHINESS
WORTHLESS
WORTHLESSNESS
WORTHWHILE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید