abetment

əbitmənt


فارسی

1 عمومی:: پشتی‌، حمایت‌ از عمل‌ بد، معاونت‌ در جرم‌، مساعدت‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code