داستان آبیدیک

absolute


فارسی

1 عمومی:: مط‌لق‌، قدرمطلق، مستقل‌، استبدادی‌، غیر مشروط‌، كامل‌، مطلق، خودرای‌

شبکه مترجمین ایران

2 روان شناسی و مشاوره:: مطلق‌گویی

challenge when coachees use words such as ‘always’, ‘never’, ‘everyone’, ‘nobody’, ‘totally’, ‘completely’.

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adj. not limited by restrictions or exceptions: His control was absolute.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code