دیکشنری
داستان آبیدیک
acedia
əsidiə
فارسی
1
عمومی
::
سستی، رخوت، حالت خـلسه، گیجی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ACCUSED
ACCUSER
ACCUSINGLY
ACCUSTOM
ACCUSTOM TO
ACCUSTOMED
ACCUSTOMED TO
ACCUSTOMEDNESS
ACE
ACE IN
ACE IN THE HOLE
ACE INHABITORS
ACE IT
ACE OUT
ACE TOURISM
ACEDIA
ACELLULAR
ACELLULAR DERMAL ALLOGRAFT
ACELLULAR DERMAL MATRIX
ACENTRIC
ACENTROUS
ACEOLOGY
ACEPHALA
ACEPHALAN
ACEPHALI
ACEPHALO
ACEPHALOCYST
ACEPHALON
ACEPHALOUS
ACEPTIVE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید