دیکشنری
داستان آبیدیک
acescent
ækɛsənt
فارسی
1
عمومی
::
مایل به ترش، میخوش
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ACEPTIVE
ACEQUIA
ACERACEAE
ACERATE
ACERATOSIS
ACERB
ACERBATE
ACERBITY
ACERIC
ACERIC ACID
ACEROSE
ACEROUS
ACERVATE
ACESCENCE
ACESCENCY
ACESCENT
ACETABULAR
ACETABULIFARM
ACETABULUM
ACETAMINOPHEN INDUCED ACUTE LIVER FAILURE
ACETANION
ACETARIOUS
ACETATE
ACETATED
ACETIAM
ACETIC
ACETIFICATION
ACETIFIER
ACETIFY
ACETIMETER
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید