دیکشنری
داستان آبیدیک
achromic
e͡ikɹomɪk
فارسی
1
عمومی
::
بی رنگ، بدون نیم، رنگ ناپذیر، (مو) بدون ترخیم
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ACHORDATA
ACHROMA
ACHROMAT
ACHROMATE
ACHROMATIC
ACHROMATIN
ACHROMATISATION
ACHROMATISM
ACHROMATIZATION
ACHROMATIZE
ACHROMATO
ACHROMATOPE
ACHROMATOPSY
ACHROMATOUS
ACHROMIA
ACHROMIC
ACHROPSIA
ACHY
ACHYLOUS
ACICULA
ACICULAR
ACICULATE
ACICULUM
ACID
ACID CLEANING
ACID DROPS
ACID DUTY PACKED TOWER
ACID FAST
ACID LABILE
ACID LOVING
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید