دیکشنری
داستان آبیدیک
acomia
e͡ikomiə
فارسی
1
عمومی
::
طاسی سر، صلع
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ACLINIC LINE
ACLOUD
ACME
ACNE
ACNEMIA
ACNEROSACEA
ACNODE
ACOCK
ACODEMIAN
ACOELOUS
ACOLD
ACOLOGTE
ACOLOGY
ACOLOUS
ACOLYTE
ACOMIA
ACONDYLOSE
ACONDYLOUS
ACONITAL
ACONITE
ACONITUM
ACONURESIS
ACOPIC
ACOPON
ACOR
ACORIA
ACORN
ACOTYLEDON
ACOTYLEDONOUS
ACOUCHY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید