advowson

ædva͡ʊsən


فارسی

1 عمومی:: حق‌ تعیین‌ مقام‌ برای‌ تصدی‌ اموروقفی‌ كلیسا

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code