دیکشنری
داستان آبیدیک
amphibious
فارسی
1
عمومی
::
آبخاکی، خاكی و ابی، ذوحیاتین، دوزیست، آبی خاکی، دوجنسه
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
AMOUNT TO
AMOUNT TO MUCH
AMOUNT TO THE SAME THING
AMOUNTAIN PASS
AMOUR
AMOUR PROPRE
AMPERAGE
AMPERE
AMPH
AMPHETAMINE
AMPHI
AMPHIBIA
AMPHIBIAN
AMPHIBIAN METAMORPHOSIS
AMPHIBIOTIC
AMPHIBIOUS
AMPHIBIOUS DEMONSTRATION
AMPHIBIOUS FORCE
AMPHIBIOUS GROUP
AMPHIBIOUS OPERATION
AMPHIBIOUS OPERATION[
AMPHIBIOUS SQUADRON
AMPHIBIOUS WITHDRAWAL
AMPHIBOLE
AMPHIBOLIC
AMPHIBOLOGY
AMPHIBOLY
AMPHIBRACH
AMPHIMICTIC
AMPHIMIXIS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید