دیکشنری
داستان آبیدیک
ample
æmpəl
فارسی
1
عمومی
::
فراوان، فراخ، پر، وسیع، بیش از، پهناور، مفصل
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
AMPHIBOLOGY
AMPHIBOLY
AMPHIBRACH
AMPHIMICTIC
AMPHIMIXIS
AMPHIPHILES
AMPHIPLOID
AMPHISTYLAR
AMPHITHEATER
AMPHLENESS
AMPHOLYTE
AMPHOLYTIC DETERGENT
AMPHOPROTISM
AMPHOTERIC
AMPHOTERISM
AMPLE
AMPLENESS
AMPLIATIVE
AMPLIFICATION
AMPLIFIER
AMPLIFIER TYPE
AMPLIFY
AMPLITUDE
AMPLITUDE MODULATED
AMPLITUDE MODULATION
AMPLY
AMPOULE
AMPUL
AMPUTATE
AMPUTATION
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید