دیکشنری
داستان آبیدیک
aquaplane
ɑkwəple͡in
فارسی
1
عمومی
::
قطعهء چوبی كه برای اسكی ابی بكار میرود
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
APTITUDE
APTITUDE TEST
APTLY
APTNESS
APYRETIC
APYREXIA
APYREXY
AQUA
AQUA REGIA
AQUA RELLE
AQUACADE
AQUACULTURE
AQUAFORTIS
AQUALUNG
AQUAMARINE
AQUAPLANE
AQUAPURA
AQUARELLE
AQUARIUM
AQUARIUS
AQUATIC
AQUATIC LIFE
AQUATIC SNAIL
AQUAVITAE
AQUEDUCT
AQUEOUS
AQUEOUS ACID PHASE
AQUEOUS SOLUBILITY
AQUICLUDE
AQUICULTURE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید