دیکشنری
داستان آبیدیک
armature
ɑɹmət͡ʃʊ
فارسی
1
عمومی
::
جوشن، ارمیچر، زره، القاگیر، میله فلزی، پوشش، آرمیچر
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ARK
ARKANSAS
ARM
ARM AND A LEG
ARM CHAIR
ARM CIRCLE
ARM IN ARM
ARM OF PRECISION
ARM’S LENGTH REGULATORY BODIES
ARMADA
ARMADILLO
ARMAGEDDON
ARMAMENT
ARMAMENT SPIRAL
ARMAMENTS
ARMATURE
ARMCHAIR
ARMCHAIRS
ARMED
ARMED AND DANGEROUS
ARMED CONFLICT
ARMED FORCES
ARMED NEUTRALITY
ARMED ROBBERY
ARMED SERVICES VOCATIONAL APTITUDE BATTERY
ARMED TO THE TEETH
ARMED WING
ARMENIA
ARMENIAN
ARMFUL
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید