دیکشنری
داستان آبیدیک
arrayal
əɹe͡iəl
فارسی
1
عمومی
::
صف ارایی، صف
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ARRANGE FOR
ARRANGE FOR TO
ARRANGE WITH
ARRANGED
ARRANGEMENT
ARRANGEMENTS
ARRANGMENT
ARRANT
ARRAS
ARRAY
ARRAY ANTENNA
ARRAY COMPARATIVE GENOMIC HYBRIDIZATION
ARRAY DECLARATION
ARRAY FORMULA
ARRAY OF INTER RELATED CONTINGENCIES
ARRAYAL
ARRAYED WAVEGUIDE GRATING
ARREAR
ARREARAGE
ARREARS
ARREARS OF TAXES
ARREFICATION
ARREST
ARRESTED
ARRESTING
ARRESTMENT
ARRHYTHMIC
ARRIS
ARRIVAL
ARRIVAL TIME
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید