دیکشنری
داستان آبیدیک
artificialize
ɑɹtəfɪʃəla͡iz
فارسی
1
عمومی
::
مصنوعی كردن
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ARTIFICIAL CORDIERITE
ARTIFICIAL DISINTEGRATION
ARTIFICIAL GENERAL INTELLIGENCE
ARTIFICIAL INSEMINATION
ARTIFICIAL INTELLIGENCE
ARTIFICIAL LANGUAGE
ARTIFICIAL LIMBS
ARTIFICIAL NARROW INTELLIGENCE
ARTIFICIAL NEURAL NETWORK
ARTIFICIAL NEURON
ARTIFICIAL RAIN
ARTIFICIAL RESPIRATION
ARTIFICIAL VARIABLE
ARTIFICIAL NEURAL NETWORK
ARTIFICIALITY
ARTIFICIALIZE
ARTIFICIALLY
ARTILLERIST
ARTILLERY
ARTILLERY BATTERY
ARTILLERY FIRE
ARTILLERY FIRE PLAN TABLE
ARTILLERY MAN
ARTILLERYMAN
ARTILY
ARTINESS
ARTIODACTYL
ARTIODACTYLA
ARTIODACTYLOUS
ARTISAN
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید