داستان آبیدیک

ascend

əsend


فارسی

1 عمومی:: جلوس‌ كردن‌، صعود کردن، فرازیدن‌، بالارفتن‌، بلند شدن‌، صعود كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   verb ADV. gently | steeply PREP. from The road ascends steeply from the harbour.

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: verb climb up: We will ascend the mountain. verb occupy: She will ascend the throne.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code