دیکشنری
assay
æse͡i
فارسی
1
عمومی
::
سنجش، امتحان، سنجش، طعم و مزه چشی، عیارگری، ازمایش
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ASS
ASS DRIVER
ASSAFETIDA
ASSAIL
ASSAIL WITH
ASSAILABLE
ASSAILANT
ASSAILMENT
ASSASSIN
ASSASSINATE
ASSASSINATION
ASSASSINATOR
ASSAULT
ASSAULT AND BATTERY
ASSAULT THE EAR
ASSAY
ASSAYER
ASSEMBLAGE
ASSEMBLE
ASSEMBLE AND GO
ASSEMBLER
ASSEMBLY
ASSEMBLY AREA
ASSEMBLY LANGUAGE
ASSEMBLY LINE
ASSEMBLY LIST
ASSEMBLY OF EXPERTS
ASSEMBLY OF NOTABLES
ASSEMBLY PROGRAM
ASSEMBLY TO ORDER
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید