دیکشنری
داستان آبیدیک
assiduously
əsɪdwəsli
فارسی
1
عمومی
::
باپشت كاریاملازمت
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ASSET PRICING
ASSET REVALUATION
ASSET SIDE
ASSET SPECIFICITY
ASSET SURRENDERED
ASSET UNDER MANAGEMENT
ASSETS
ASSETS AND LIABILITIES
ASSETS IN PLACE
ASSETS TURNOVER
ASSEVERATE
ASSEVERATION
ASSIBILATE
ASSIDUITY
ASSIDUOUS
ASSIDUOUSLY
ASSIGN
ASSIGN TO
ASSIGNABILITY
ASSIGNABLE
ASSIGNABLE CAUSE OF VARIATION
ASSIGNATION
ASSIGNEE
ASSIGNEES IN BANKRUP
ASSIGNER
ASSIGNMENT
ASSIGNMENT ALGORITHM
ASSIGNMENT STATEMENT
ASSIGNOR
ASSIMILABLE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید