دیکشنری
داستان آبیدیک
associable
əsosiəbəl
فارسی
1
عمومی
::
متجانس شدنی، قابل معاشرت، انس پذیر، معاشرتی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ASSIST WITH
ASSISTANCE
ASSISTANCE DURING TRAVEL
ASSISTANCE REQUEST
ASSISTANT
ASSISTANT ART DIRECTOR
ASSISTANT SCOUT MATE
ASSISTED CHIN UP
ASSISTED EVOLUTION
ASSISTED SUICIDE
ASSISTING
ASSISTIVE LISTENING DEVICE
ASSISTIVE MENU
ASSISTIVE TECHNOLOGY
ASSIZE
ASSOCIABLE
ASSOCIATE
ASSOCIATE BACHELOR’S
ASSOCIATE DEGREE
ASSOCIATE MEMBERS
ASSOCIATE PROFESSOR
ASSOCIATE WITH
ASSOCIATED DEATH RATES
ASSOCIATED GENERAL CONTRACTORS
ASSOCIATED PRESS
ASSOCIATION
ASSOCIATION AGREEMENT
ASSOCIATION COEFFICIENT
ASSOCIATION FOR SPECIALIST FIRE PROTECTION
ASSOCIATION OF ANALYTICAL COMMUNITIES
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید