دیکشنری
داستان آبیدیک
astragal
æstɹəgəl
فارسی
1
عمومی
::
گچ بری گرد كوچك، چنبره برجسته نزدیك دهنه توپ
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ASTINGENCY
ASTIR
ASTMA
ASTOMATAL
ASTOMATOUS
ASTONIED
ASTONISH
ASTONISHED
ASTONISHING
ASTONISHMENT
ASTOUND
ASTOUND WITH
ASTOUNDING
ASTRACHAN
ASTRADDLE
ASTRAGAL
ASTRAGALUS
ASTRAKHAN
ASTRAL
ASTRAL BODY
ASTRAY
ASTRICTION
ASTRICTIVE
ASTRIDE
ASTRINGENCY
ASTRINGENT
ASTRODOME
ASTROGATE
ASTROLABE
ASTROLOGER
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید