دیکشنری
داستان آبیدیک
automatous
ɔtəme͡itəs
فارسی
1
عمومی
::
فنری، خودكار
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
AUTOMATIC SMOKE DETECTION
AUTOMATIC TELLER MACHINE
AUTOMATIC TESTING
AUTOMATIC THOUGHTS
AUTOMATIC TIMER
AUTOMATIC TYPESETTING
AUTOMATICALLY
AUTOMATICITY
AUTOMATION
AUTOMATION OF TASTE
AUTOMATION TECHNOLOGIES
AUTOMATISM
AUTOMATIZATION
AUTOMATIZE
AUTOMATON
AUTOMATOUS
AUTOMNAL
AUTOMOBILE
AUTOMOBILE INDUSTRIES
AUTOMOBILE INDUSTRY
AUTOMOBILE REPAIR SHOP
AUTOMOTIVE
AUTOMOTIVE INDUSTRY
AUTONOMIC
AUTONOMIC ASSESSMENT REPORT
AUTONOMIC FUNCTION AND HEALTH
AUTONOMIC NERVOUS SYSTEM
AUTONOMIST
AUTONOMOUS
AUTONOMOUS AGENT
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید