دیکشنری
bandore
bændɔɹ
فارسی
1
عمومی
::
(مو) نوعی سهتار
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
BANDEAU
BANDED FLOOR CLAM
BANDED GLUTE BRIDGES
BANDED SQUAT
BANDEROL
BANDEROLE
BANDING
BANDIT
BANDITRY
BANDMASTER
BANDOG
BANDOLEER
BANDOLIER
BANDOLINE
BANDORA
BANDORE
BANDPASS
BANDSMAN
BANDWAGON
BANDWIDTH
BANDWIDTH DENSITY
BANDY
BANDY ABOUT
BANDY LEGGED
BANDY WITH
BANE
BANEFUL
BANG
BANG AGAINST
BANG AROUND
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید