دیکشنری
داستان آبیدیک
bargee
bɑɹd͡ʒi
فارسی
1
عمومی
::
قایقران (bargeman)، كرجی بان، ادم خشن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
BARENESS
BARF OUT
BARFLY
BARGAIN
BARGAIN FOR
BARGAIN ON
BARGAIN PRICES
BARGAINEE
BARGAINER
BARGAINING
BARGAINING CHIP
BARGAINING POWER
BARGE
BARGE IN
BARGE INTO
BARGEE
BARGEMAN
BARILLA
BARITE
BARITONE
BARIUM
BARIUM SULFATE
BARIUM TITANATE
BARK
BARK AT
BARK GAUGE
BARK IS WORSE THAN BITE
BARK OUT AT
BARK POCKET
BARK RESIDUE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید