دیکشنری
داستان آبیدیک
barmaid
bɑɹme͡id
فارسی
1
عمومی
::
گارسون، خادمهء میخانه، پیشخدمت میخانه
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
BARKEEP
BARKEEPER
BARKER
BARKER DECK
BARKING DOG NEVER BITES
BARKING DRUM
BARKING IRON
BARKY
BARLEY
BARLEY BREAD
BARLEY WATER
BARLEYCORN
BARLEYSUGAR
BARLEYWATER
BARM
BARMAID
BARMAKIDS
BARMAN
BARMY
BARN
BARNACLE
BARNACLES
BARNSTORM
BARNYARD
BAROCLINIC LEAF
BAROGRAM
BAROGRAPH
BAROLOGY
BAROMETER
BAROMETRIC
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید