دیکشنری
barrier reef
bæɹiəɹ ɹif
فارسی
1
عمومی
::
آبسنگ سدی، صخره مرجانی كه تقریباموازی ساحل است
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
BARREN LAND
BARREN MIND
BARREN TREE
BARREN WOMAN
BARRENNESS
BARRETRY
BARRETTE
BARRICADE
BARRIER
BARRIER ASSEMBLY
BARRIER BEACH
BARRIER EFFECT
BARRIER FLAT
BARRIER FREE
BARRIER MEMBRANE
BARRIER REEF
BARRIERS
BARRIERS TO COMPETITION
BARRIERS TO ENTRY
BARRING
BARRISTER
BARRISTER AT LAW
BARROOM
BARROW
BARROW CEMETERY
BARTENDER
BARTER
BARTER AWAY
BARTER FOR
BARTER OFF
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید