1 عمومی:: شستشوكردن، استحمام کردن، شستشو، آبتنی کردن، استحمام كردن، ابتنی، شستشو دادن، شستشو کردن
شبکه مترجمین ایران
1 general:: verb wash body: You must bathe to keep clean.
Simple Definitions