دیکشنری
داستان آبیدیک
beachcomber
bit͡ʃkoməɹ
فارسی
1
عمومی
::
موج خروشان دریا و اقیانوس، ادم ولگرد
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
BE RIGHT THERE
BE RIGHT WITH YOU
BE SEATED
BE SEEING YOU
BE SO BOLD AS TO
BE SUBJECTED TO
BE THAT AS IT MAY
BE THE LAST PERSON
BE THE ONLY ONE OF ITS KIND
BE THERE OR BE SQUARE
BE TOO
BE/FEEL IN THE MOOD (FOR SOMETHING)
BEACH
BEACH GRASS
BEACH TOWELS
BEACHCOMBER
BEACHHEAD
BEACHING
BEACHY
BEACON
BEAD
BEAD BUTTER
BEAD CORE
BEAD EXPANDER
BEAD FACE
BEAD FILLER
BEAD ROLL
BEAD SEALING AREA
BEAD SEAT
BEAD UNSEATING
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید