دیکشنری
داستان آبیدیک
beardless
biɹdləs
فارسی
1
عمومی
::
ناازموده، ساده لوح، بی ریش
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
BEAR ONE'S CROSS
BEAR OUT
BEAR THE BLAME FOR
BEAR THE BRUNT
BEAR UP
BEAR WATCHING
BEAR WITH
BEARABLE
BEARBAITING
BEARD
BEARD THE LION
BEARD THE LION IN HIS DEN
BEARDED
BEARDED PINK
BEARDED VULTURE
BEARDLESS
BEARER
BEARER (OF THE INTANGIBLE CULTURAL HERITAGE)
BEARER BONDS
BEARER SHARES
BEARING
BEARING CAPACITY
BEARING CORROSION
BEARING PADS
BEARING PLATE
BEARING REIN
BEARING RESISTANCE TYPE
BEARING STRENGTH
BEARING SUMP
BEARING SYSTEM
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید