دیکشنری
داستان آبیدیک
beastby
bistbi
فارسی
1
عمومی
::
ددخوی، كرده، نامطلوببد، بسیار، حیوان صفت
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
BEARING CORROSION
BEARING PADS
BEARING PLATE
BEARING REIN
BEARING RESISTANCE TYPE
BEARING STRENGTH
BEARING SUMP
BEARING SYSTEM
BEARINGS
BEARISH
BEARS FOOT
BEARSKIN
BEAST
BEAST OF BURDEN
BEAST OF RAVIN
BEASTBY
BEASTLINESS
BEASTLY
BEAT
BEAT A DEAD HORSE
BEAT A PATH TO DOOR
BEAT A PATH TO ONE'S DOOR
BEAT A RETREAT
BEAT ABOUT THE BUSH
BEAT AGAINST
BEAT ALL
BEAT AROUND THE BUSH
BEAT AT
BEAT BACK
BEAT BRAINS OUT
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید