befall

bɪfɔl


فارسی

1 عمومی:: رخ‌ دادن‌، در رسیدن‌، روی‌ دادن‌، اتفاق‌ افتادن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: verb come to pass: Night will befall before long.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code