دیکشنری
داستان آبیدیک
belated
bəle͡itɪd
فارسی
1
عمومی
::
از موقع گذشته، دیرتر از موقع، دیرشده
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
BEIGE
BEIGES
BEIJING
BEING
BEING ALONE
BEIRUT
BEIS
BEIT AL MAQDIS
BEIT SO
BEL
BEL ESPRIT
BELABOR
BELABOR THE POINT
BELABOUR
BELARUS
BELATED
BELAY
BELAYING PIN
BELCH
BELCH OUT
BELCH OUT OR OF FORT
BELCH UP
BELCHER
BELDAM
BELDAME
BELEAGUER
BELFRY
BELGIAN
BELGIUM
BELGRADE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید