دیکشنری
داستان آبیدیک
bemirch
be͡imɪɹʃ
فارسی
1
عمومی
::
لكه داركردن، تیره كردن
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
BELT AND ROAD
BELT AND ROAD INITIATIVE
BELT COATER
BELT DOWN
BELT DRIVE
BELT DRIVEN FAN
BELT DRYER
BELT OUT
BELT PULLEY
BELT THE GRAPE
BELT UP
BELTING
BELUGA
BELVEDERE
BELVIDERE
BEMIRCH
BEMIRE
BEMOAN
BEMOCK
BEMUSE
BEMUSED
BEN
BENCH
BENCH DIP WITH EXERCISE BALL
BENCH MARK
BENCH PRESS
BENCH SCALE TESTING
BENCH VISES
BENCH WARRANT
BENCHER
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید