bifurcation

ba͡ifəɹke͡iʃən


فارسی

1 عمومی:: انشعاب، تقسیم‌ بدو شاخه‌، شاخه ای شدن، شكاف‌ گاه‌، شاخه‌

شبکه مترجمین ایران


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code