دیکشنری
داستان آبیدیک
bighorn
bɪghɔɹn
فارسی
1
عمومی
::
(جش) نوعی گوسفند كوهی امریكایی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
BIGBROTHER
BIGE WATER
BIGEMINAL
BIGENERIC
BIGGER
BIGGER ARMY
BIGGER THAN LIFE
BIGGER THEY ARE, THE HARDER THEY FALL
BIGGEST BOX OFFICE HIT
BIGGEST FROG IN THE PUDDLE
BIGGEST TOAD IN THE PUDDLE
BIGGISH
BIGHEAD
BIGHEADED
BIGHEARTED
BIGHORN
BIGHT
BIGIT
BIGITBINARY DIGIT
BIGMOUTHED
BIGNESS
BIGNONIA
BIGOT
BIGOTED
BIGOTRY
BIGRAM
BIGWIG
BIHARMONIC EQUATION
BIJECTION
BIJECTIVE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید