دیکشنری
billed
bɪld
فارسی
1
عمومی
::
ثبت شده در صورتحساب یا لیست، منقاردار، دارای نوك
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
BILL OF EXCEPTION
BILL OF EXCHANGE
BILL OF FARE
BILL OF GOODS
BILL OF HEALTH
BILL OF INDICTMENT
BILL OF LADING
BILL OF MATERIAL PROCESSORS
BILL OF MATERIALS
BILL OF QUANTITIES
BILL OF RIGHTS
BILL OF SALE
BILL PAY ABLE AT SIG
BILL PAYMENT SYSTEM
BILLBOARD
BILLED
BILLET
BILLET ALUMINUM
BILLET DOUX
BILLFOLD
BILLHEAD
BILLHOOK
BILLIARD
BILLIARDS
BILLING
BILLING CYCLE
BILLING OUT
BILLINGSGATE
BILLION
BILLION PROFIT
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید