دیکشنری
داستان آبیدیک
bivouac
bɪvuæk
فارسی
1
عمومی
::
اتراق، شب را بیتوته كردن، اردوی موقتی، اتراق کردن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
BITTERNESS
BITTERS OF LIFE
BITTERSWEET
BITTOCK
BITUMEN
BITUMINIZATION
BITUMINIZE
BITUMINOUS
BITUMINOUS COAL
BIVALENCE
BIVALENCY
BIVALENT
BIVALVE
BIVALVOUS
BIVARIATE
BIVOUAC
BIWEEKLY
BIXBY
BIXBY HOME SCREEN
BIXBY ROUTINES
BIXBY VISION
BIYEARLY
BIZARRE
BIZHAN
BIZONAL
BIZZARE
BIZZARE DELUSION
BLAB
BLAB AROUND
BLAB OUT
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید