دیکشنری
داستان آبیدیک
bombardier
bɑmbəɹdiəɹ
فارسی
1
عمومی
::
بمب افكن (شخص)، توپچی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
BOLTED FAULT
BOLTED STEEL
BOLTER
BOLTING
BOLTMANN MACHINE
BOLTS AND NUTS
BOLTZMANN CONSTANT
BOLUS
BOMB
BOMB OUT
BOMB RELEASE POINT
BOMB SITE
BOMBARD
BOMBARD WITH
BOMBARD WITH QUESTIONS
BOMBARDIER
BOMBARDMENT
BOMBASINE
BOMBAST
BOMBASTIC
BOMBAY
BOMBE
BOMBER
BOMBERS RAIDED THE C
BOMBINATE
BOMBING
BOMBLET
BOMBPROOF
BOMBSHELL
BON MOT
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید