دیکشنری
داستان آبیدیک
boney
boni
فارسی
1
عمومی
::
استخوان دار، استخوان دار، استخوانی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
BONE REMODELING
BONE SETTER
BONE SETTING
BONE SPUR
BONE STOCK
BONE TISSUE REGENERATION
BONE UP
BONEBLACK
BONEHEAD
BONELESS
BONEMAN
BONER
BONERING
BONESETTER
BONESETTING
BONEY
BONFERRONI CORRECTED POST HOC T TESTS
BONFIRE
BONG
BONGO
BONHOMIE
BONIER
BONIFACE
BONING
BONKERS
BONMAID
BONN
BONNET
BONNILY
BONNY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید