دیکشنری
داستان آبیدیک
braiding)
bɹe͡idɪŋklospəɹenθɪsɪs
فارسی
1
عمومی
::
گیس بافی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
BRAGGER
BRAGGING
BRAHMA
BRAHMAN
BRAHMANISM
BRAHMINISM
BRAID
BRAID FRONT
BRAID LINE
BRAIDED
BRAIDED CORD
BRAIDED COUPON SPECIMEN
BRAIDED ROPE
BRAIDED STRUCTURES AND COMPOSITES
BRAIDING
BRAIDING)
BRAILLE
BRAILLE ASSESSMENT INVENTORY
BRAIN
BRAIN WASHING
BRAIN ABSCESS
BRAIN BASED
BRAIN CIRCUITS
BRAIN COMPUTER INTERFACE
BRAIN CONCUSSION
BRAIN DAMAGE
BRAIN DEATH
BRAIN DERIVED FACTOR
BRAIN DRAIN
BRAIN DYSFUNCTION
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید