دیکشنری
داستان آبیدیک
breadwinner
bɹɛdwɪnəɹ
فارسی
1
عمومی
::
كفیل خرج، نان اور، نان آور، متكفل، کفیل خرج
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
BREAD KNIFE
BREAD SPOILAGE
BREADBASKET
BREADBOARD
BREADED
BREADED CHICKEN
BREADED SHRIMP
BREADFRUIT
BREADSTUFF
BREADTH
BREADTH FIRST SEARCH
BREADTH FIRST SEARCH TREE
BREADTH OF MIND
BREADTHWAYS
BREADTHWISE
BREADWINNER
BREAK
BREAK A CODE
BREAK A HABIT
BREAK A LAW
BREAK A LEG
BREAK A RECORD
BREAK A STORY
BREAK A WIND
BREAK AGAINST
BREAK ARM PATTING ONESELF ON THE BACK
BREAK AWAY
BREAK BACK
BREAK BALLS
BREAK BALLS TO
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید