دیکشنری
brushwood
bɹʌʃwʊd
فارسی
1
عمومی
::
بوته، خاشاك، بیشه، شاخال
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
BRUNT
BRUNT (TO BEAR THE BRUNT OF SOMETHING)
BRUSH
BRUSH AGAINST
BRUSH ASIDE
BRUSH AWAY
BRUSH BY
BRUSH DOWN
BRUSH OFF
BRUSH OVER
BRUSH PAST
BRUSH UP
BRUSH WITH DEATH
BRUSHING
BRUSHLESS MOTOR
BRUSHWOOD
BRUSHY
BRUSQUE
BRUSQUELY
BRUSQUENESS
BRUSQURIE
BRUSSELS SPROUT
BRUT
BRUT FABERGE
BRUTAL
BRUTALITY
BRUTALIZATION
BRUTALIZE
BRUTALLY
BRUTE
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید