دیکشنری
داستان آبیدیک
bunghole
bʌŋhol
فارسی
1
عمومی
::
(زع) سوراخ مقعد، سوراخ شكم خمره یابشكه
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
BUNDLE ADJUSTMENT
BUNDLE BURIAL
BUNDLE FROM HEAVEN
BUNDLE INTO
BUNDLE OF JOY
BUNDLE OF NERVES
BUNDLE OFF
BUNDLE OFF OUT
BUNDLE UP
BUNDLED CONDUCTORS
BUNG
BUNG IN
BUNG UP
BUNGALOW
BUNGED UP
BUNGHOLE
BUNGLE UP
BUNGLER
BUNION
BUNJEE BUBBLE
BUNJI CORD
BUNJI TETHER
BUNK
BUNK BEDS
BUNK DOWN
BUNK TOGETHER
BUNK WITH
BUNKCOMBE
BUNKER
BUNKHOUSE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید