دیکشنری
داستان آبیدیک
cadge
kæd͡ʒ
فارسی
1
عمومی
::
بستن، محكم كردن، اخاذی كردن، باربری كردن، گره زدن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CADASTRE
CADAVER
CADAVERIC
CADAVEROUS
CADDICE
CADDIE
CADDIS
CADDISH
CADDY
CADE
CADE OIL
CADENCE
CADENCY
CADENZA
CADET
CADGE
CADGE FROM
CADI
CADRE
CADUCEUS
CADUCITY
CADUCOUS
CAE
CAECUM
CAESAR
CAESAREAN
CAESARIAN
CAESARISM
CAESAR'S WIFE MUST BE ABOVE SUSPICION
CAESURA
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید