داستان آبیدیک

canvas


فارسی

1 عمومی:: (مج)، پارچه‌ مخصوص‌ نقاشی‌، (n): (ssavnac=) كرباس‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بوم

واژگان شبکه مترجمین ایران

3 :: بوم

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun heavy cloth: The tent was made of canvas.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code