دیکشنری
داستان آبیدیک
casement
ke͡ismənt
فارسی
1
عمومی
::
پنجره، پنجره لولادار، پوشش، روزنه
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CASE OF THE BLIND LEADING THE BLIND
CASE OUT
CASE REPORT
CASE SELECTION
CASE SERIES
CASE SHOT
CASE SIZES
CASE STATEMENT APPROACH
CASE STUDY
CASE THE JOINT
CASE WINDOW
CASEATE
CASEATION
CASEIN
CASEMATE
CASEMENT
CASEMENT WINDOW
CASEOUS
CASERN
CASERNE
CASEWORK
CASEWORM
CASH
CASH ACCOUNT
CASH ACCOUNTING
CASH ACQUISITION
CASH AND CARRY
CASH AUDIT
CASH BALANCE
CASH BASIS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید