دیکشنری
داستان آبیدیک
cauldron
kɔldɹən
فارسی
1
عمومی
::
(caldron=) پاتیل، دیگ
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CAUDATE NUCLEUS
CAUDATED
CAUDEL
CAUDLE
CAUGHT
CAUGHT DEAD
CAUGHT FLAT FOOTED
CAUGHT IN THE ACT
CAUGHT IN THE CROSSFIRE
CAUGHT IN THE MIDDLE
CAUGHT SHORT
CAUGHT UNAWARE
CAUGHT UP IN
CAUGHT WITH ONE'S PANTS DOWN
CAUL
CAULDRON
CAULESCENT
CAULIFLOWER
CAULIFLOWER LIKE
CAULIFORM
CAULINE
CAULIS
CAULK
CAULKER
CAULKING
CAUMA
CAUSAL
CAUSAL ATTRIBUTION
CAUSAL COMPARATIVE RESEARCH
CAUSAL COMPLETENESS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید