دیکشنری
caw
kɔ
فارسی
1
عمومی
::
قارقار(كلاغ)، قارقار كردن (مثل كلاغ)
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CAVIL AT
CAVILER
CAVILLING
CAVING
CAVITATION
CAVITATION CORROSION
CAVITATION DAMAGE
CAVITATION EROSION CORROSION
CAVITATION PHENOMENON
CAVITY
CAVITY BARRIERS
CAVITY PACKING
CAVITY PLATE
CAVORT
CAVY
CAW
CAXTON
CAY
CAYENNE
CAYMAN
CAYMAN ISLANDS
CBT
CBU
CC AGENT
CCDCOE
CCTV
CCTV FOOTAGE
CD
CD ROM
CDA
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید