دیکشنری
cheater
t͡ʃitəɹ
فارسی
1
عمومی
::
جر زن، متقلب، فریبده، فریبکار
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CHEAP LABOUR
CHEAP SHOT
CHEAP SKATE
CHEAPEN
CHEAPJACK
CHEAPLY
CHEAPNESS
CHEAPSKATE
CHEAT
CHEAT AT
CHEAT ON
CHEAT OUT OF
CHEAT SHEETS AND LISTS
CHEATED
CHEATEE
CHEATER
CHEATERY
CHEATING
CHEATING DOES NOT PR
CHEATS NEVER PROSPER
CHEBULIC MYROBALAN
CHECHMATE
CHECK
CHECK (CHEQUE)
CHECK BACK
CHECK BAGS THROUGH
CHECK BIT
CHECK BOOK
CHECK BOX
CHECK BUTTON
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید